تکلیفم را با م. و ا. یکسره کردم. یقهاش را چسبیده بودم و هر چه به دهنم میرسید بارش می کردم. پایش را میکشیدم. طبق معمول جوابهایی در آستین داشت اما به تته پته افتاده بود.
چه قدر خاب دوا میبینی؟ راستی هنوز به جایی نرسیدی؟ من که نتونستم چیزی تحلیل کنم اگه میتونی یه ذره کمکم کن. ولی جالبه منم به یه نکته ای رسیدم اونم اینه که هر بار تو روز عصبانی میشم از چیزی یا کسی یا اینکه به کاری که میخام بکنم شک دارم (می ترسم بعدش برام درد سر شه) شب یهوویی از خاب می پرم و برام اینش جابلبه که خواب اینا رو نمیبینم یه خاب کاملن بی ربط میبینم. ولی وقتی میپرم حرفایی که اون موقع میزنم حرفای ناخودآگاهمه!!! خوشحال میشم نظرت رو بدونم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه قدر خاب دوا میبینی؟ راستی هنوز به جایی نرسیدی؟ من که نتونستم چیزی تحلیل کنم اگه میتونی یه ذره کمکم کن.
ولی جالبه منم به یه نکته ای رسیدم اونم اینه که هر بار تو روز عصبانی میشم از چیزی یا کسی یا اینکه به کاری که میخام بکنم شک دارم (می ترسم بعدش برام درد سر شه) شب یهوویی از خاب می پرم و برام اینش جابلبه که خواب اینا رو نمیبینم یه خاب کاملن بی ربط میبینم. ولی وقتی میپرم حرفایی که اون موقع میزنم حرفای ناخودآگاهمه!!!
خوشحال میشم نظرت رو بدونم