خواب ۲۴۰

  - در فرودگاه بودم، قرار بود بروم امریکا دوباره تافل بدهم. داشتم فکر می‌کردم من که تافلم را داده‌ام؛ پس چرا دارم دوباره اقدام می‌کنم؟ پروازم کنسل شد انگار. از این باجه به آن باجه می‌دویدم. بلیت گیرم نمی آمد. باید حوزه امتحانی دیگری پیدا می‌کردم، اما اینترنت در دسترسم نبود.


- Dark balcony/roof/deck: there was an event. I and S. were playing around with two guys. They were bar tenders maybe. It was my plan. They so couldn't believe this.


- رابطه در کالسکه

- عمو و زن عمو م. را سر جای‌شان نشاندم.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد