خواب 262

یک پرندۀ کوچک قهوه‌ای رنگ آمده بود توی اتاقم؛ شبیه همان پرندۀ آسیب‌دیده‌ای که دیروز سرِ راهمان در پیاده‌رو افتاده بود. پنجره را باز کردم که برود بیرون، انگار پرید به طرف پنجره ولی دوباره برگشت تو. فکر کنم آخرش رفت بیرون. 

نظرات 3 + ارسال نظر
ناشناس چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:01 ق.ظ

نبودی چند وقته!!

ناشناس یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 02:04 ق.ظ

از اردیبهشت پارسال هیچ خوابی ندیدی؟

ناشناس سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 08:44 ق.ظ

دیگه نمی نویسی. نکنه تو هم رفتی خارج!

نه هستم. به ز.دی دوباره می نویسم. بعدم مگه برم خارج دیگه خواب نمی بینم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد