خواب ۲۰۰

- م. را تصادفی در دانشکده حقوق دیدم. هر جا می رفتم دنبالم می آمد. آخرسر هم به من گفت که مجبورم با او باشم.

- بازهم پریودی بی وقت و خونی شدن پشت مانتو ام. بچه ها مسخره ام می کردند. ث. پشت سرم راه افتاده بود و مدام لکه خون پشت مانتو ام را به من گوشزد می کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد