خواب ۹۵

- شنا می کردیم. یک گروه بودیم. بقیه ی افراد گروه فرانسوی بودند. دوتاشان لخت بودند٬ بقیه شرت و سوتین به تن داشتند. در دریا شنا می کردیم تا به مقصدی برسیم. انگار جنگی در کار بود٬ از چیزی فرار می کردیم. سرانجام رسیدیم.

- مسابقه ای در کار بود. تایم می گرفتند تا ببینند هر کسی ظرف چند ثانیه از این سو تا آن سوی استخر را  شنا می کند. من داشتم تمرین می کردم. ظرف دو ثانیه می توانستم عرض استخر را طی کنم٬ وقتی نوبتم شد ۶ ثانیه طول کشید. بین زن ها اول شدم. محمد امین با ۲ ثانیه رکورد دار شد. ناراحت شدم. بیوگرافی محمد امین را به عنوان برنده مسابقه٬ پخش کردند. مشخص شد که از بچگی با آب سر و کار داشته. او همراه پدرش٬ روزی یک سطل برای خامنه ای از دریا آب می برده اند.

نظرات 1 + ارسال نظر
بی نام سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:21 ق.ظ http://binam62.blogsky.com

چرا این کارو میکردن؟

در خواب این موضوع مشخص نبود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد