خواب ۴۴

باز هم رانندگی. با م. بودم. مدام سوتی می دادم. از جای دیگری می آمدیم. کنار پل عابر سر مدیریت توقفی کردم تا اوضاع را روبه راه کنم. آخر صندلی مدام لق می زد. پشتی نداشت و من به جایی بند نبودم. گاهی ترمز دستی را یادم می رفت بخوابانم. گاهی یکهو شتاب می گرفتم. دنده ۵ رفتم و نزدیک ۱۵۰ تا سرعت. پریود بودم و مانتو ام خونی بود. جای کلاچ و ترمزش جا به جا بود. ادکلنی در دست داشتم که یا از ح. و یا از فرد دیگری هدیه گرفته بودم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد