خواب ۱۱

امروز برای دومین دفعه متوالی کلاس فرانسه نرفتم. در همین راستا این خواب را دیدم: 

 

کلاس در فضای باز تشکیل شده بود. انگار عرشه ی یک کشتی بود. در سمت چپم م.ح و م. نشسته بودند. در مقابلم هم یک همکلاسی چینی (در واقعیت اصلا همکلاسی چینی نداریم.) شالی به سر داشت و موهای لَختش را باد افشان می کرد. خیلی شوخ و شنگ بود. ادا و اطواری داشت و با ناز و ادا آواز می خواند. وقتی تعجب می کرد با خنده بر می گشت و به من نگاه می کرد. من تمام مدت به او چشم دوخته بودم. حالات و ظاهرش درست مثل ریه بود. شاید هم خود ریه بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد