خواب ۱۹۳

داشتم یک مطلب فرانسوی را به این مضمون می خواندم:

«روزی مردی با یک زن بیوه که بچه ای هم داشت٬ ازدواج می کند. مرد می خواست از جلو بگیرد٬ اما زن مایل بود که از پشت بدهد. سرانجام با تحقیقاتی که روی جلوی زن انجام دادند٬ مشخص شد که...» و در اینجا بیدارم کردند.


پ.ن: در خواب به جای واژه ی جلو (در معنای واژن) لغتی که در زبان فرانسه معنای دیگری دارد، به کار رفته بود؛ چیزی شبیه به "parure"! من این واژه را تا قبل از این خواب نمی شناختم و همین الان معنی آن را که ظاهرا "زر و زیور" است، چک کرده، یاد گرفتم.


نظرات 3 + ارسال نظر
سارا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ب.ظ

سلام دورموگراف جان. چه طوری؟ متاسفانه به دلیل کنکور و افسردگی های پس از آن نتوانستم برات نظری بذارم.

ن پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ق.ظ

چرا ما از خواب بیدار میشویم؟ به جز تحریکات بیرونی ( از دست رفتن رخوت و امنیت حواس ) عامل درونی رویا برای بیدار شدن چیست؟ این عامل همان چیزی است که خواب دیدن در بیداری ( سیاست حقیقی ) را ناممکن میکند.

ن دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ق.ظ

البته فروید در بررسی فرایند فراموشی رویا به این نبیجه میرسد که اساسن ظهور چیزی تجربه ناشده در خواب غیرممکن است. خواب به ناگزیر از تجربه بر میخیزد اما گاه چنان چیزهای محذوف و فراموش شده ای را باز میآورد که گویی هیچ ربطی به دانسته های ما ندارند.
برای در نیافتادن به دام رازورزی های خوابنامه گون، که به نوعی فرار از واقعیتند، لازم است که رابطه ی زر و زیور با واژن پیدا شود. زیرا ناخودآگاه کاملن بر فرایندهای جابجایی استوار است. در سیستم فرویدی این پرسش چیزی است که میبایستی تعقیب شود : کدام تجربه است که از یکسو واژن و زیور را به هم پیوند داده و از سوی دیگر parure را در جریان مطالعه ی متون فرانسه شایسته ی حذف و عدم توجه تشخیص داده است؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد