خواب ۱۵۵

سیل آمده بود. با آزاده و شبنم در خانه ی شناوری بودیم. انگار خانه ی قبلی ما بود. با آزاده حرف می زدم. در نهایت به همه ما یک MP3 player  دادند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد